حضور ایران در نظام بانکی جهانی و استفاده از ارزهای بینالمللی در مبادلات تجاری، مشکلاتی را برای کشور در حوزه ارزی و صادرات به دنبال داشته است. این در حالی است که به ظرفیتهای دیگر مبادلات بانکی و ارزی، از جمله پیمانهای پولی دو یا چندجانبه و همچنین بلاک چین توجهی نمیشود.
«مالیه» بهعنوان مکمل تجارت بینالملل محسوب میشود. بدین معنا که بعد از انجام مبادلات تجاری، مسئله حائز اهمیت در مورد چگونگی تسویه و تنظیم مالی این مبادلات است.
همچنین انتقال سرمایه خارجی که در قالب مالیه بینالمللی قرار میگیرد، نقش مهمی در تقویت تولید و بهتبع آن گسترش تجارت خارجی کشور دارد.
تحریمهای آمریکا علیه ایران، این دو حوزه اقتصاد بینالملل را مورد هدف قرار داده است. مذاکرات هستهای نیز، نتوانسته است مشکلات کشور را بهویژه در حوزه مالیه و مبادلات ارزی حل نماید.
هرچند که بعد از برجام امکان استفاده از شبکه سوئیفت برای انجام مبادلات ارزی با بانکهای جهان فراهم شد. ولی در عمل بازهم مشکل مبادلات ارزی وجود دارد. چنانچه امروزه آمریکا در فضا پسا برجام سعی دارد از طریق همین حوزه، فشارهای خودش را بر ایران اعمال نماید.
سوئیفت یک پیامرسان مالی است که تا سال ۲۰۰۹، دو دیتاسنتر یکی در آمریکا و دیگری در هلند داشت. به دلیل انتقاداتی که از آمریکا به خاطر واکاوی از دادهها صورت گرفت، دیتاسنتر سوئیفت به سوئیس منتقل شد.
بااینوجود آمریکا همچنان نفوذ خودش را در آن، به بهانه برنامه ردیابی تأمین مالی تروریسم (TFTP)، حفظ کرده است.
درواقع آمریکا از این طریق با دسترسی به اطلاعات مالی کشورهای جهان، خواستههای خود را بر سوئیفت تحمیل میکند و این امر مانع از اقدامات فنی سوئیفت بهعنوان یک شبکه مبادلات مالی میشود.
چنانچه که آمریکا در دوران پسا برجام با اعمال تحریمهای گسترده علیه ایران، شرایطی را فراهم کرده است که بانکهای معتبر اروپایی حاضر نیستند، بدون اخذ مجوز از این کشور به انجام مبادلات مالی با ایران بپردازند.
از آنجایی که مبادلات مالی در پسابرجام محقق نشد، مسئولین کشور بارها اعلام کردند که در صورت همکاری با گروه ویژه اقدام مالی (FATF)، مسائل مربوط به مبادلات مالی کشور حل خواهد شد. برای نمونه ولی الله سیف رئیس بانک مرکزی در شورای روابط خارجی آمریکا در این زمینه می گوید:
«اجرای قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم مانع مهمی را از سر راه تعامل دوباره بانکهای ایرانی با همتایان خارجی بر خواهد داشت»
چنین تصوری باعث شد که دولت ایران، برنامه اقدام FATF را برای شفافسازی مبادلات بانکی کشور، جهت مبارزه با تروریسم و مقابله با پولشویی بپذیرد. تا در این راستا مبادلات بانکی تسهیل شود.
درحالیکه اجرای این تعهدات، قطع ارتباط مالی و بانکی در داخل کشور با نهادهای تحریم شده توسط آمریکا مانند وزارت دفاع، سپاه پاسداران، حزبالله، چند شرکت هواپیمایی و… را درپی خواهد داشت، که نهایتا باعث خودتحریمی می شود.
باید توجه داشت که FATF، همانند آژانس بینالمللی انرژی اتمی به اهرم فشار قدرتهای بزرگ بهویژه آمریکا تبدیلشده است، که از طریق این نهادها سعی دارند اهداف خودشان را پیش ببرند. چنانچه دیوید کوهن معاون وقت وزیر خزانهداری آمریکا در امور مبارزه با تروریسم و جرائم مالی در سال ۲۰۱۰ اعلام کرد:
«ما مبارزه با تأمین مالی تروریسم را از طریق همکاری نزدیک با FATF انجام میدهیم».
باتوجه به این ملاحظات سیاسی، FATF در گزارش اخیر خود، اقدامات دولت ایران در حوزه مقابله با پولشویی و تأمین مالی تروریسم را ناکافی ارزیابی کرده است. کمیته FATF با معرفی برخی از کشورها با ریسک بالا، هشدار میدهد همکاری با این کشورها میتواند خطراتی در پی داشته باشد.بلاک چین، اهرم ایران در مقابل آمریکا و FATF
همچنین از اعضای خود درخواست میکند تا به مؤسسات مالی خود توصیه کنند که روابط تجاری و معاملات با ایران مطابق با توصیه نامه شماره ۱۹ FATF باشد. درواقع نتیجه این توصیهنامه عدم همکاری مالی کشورها با ایران است.
چنین شرایطی ضرورت جایگزین کردن و یا حداقل تنوعبخشی در روشهای پرداختی مرتبط با تجارت خارجی و مبادلات بانکی را نشان میدهد. تا علاوه بر روشهای سنتی انتقال ارز بتوان از ظرفیت روشهای نوین، ازجمله پیمانهای پولی دو یا چندجانبه و همچنین فناوری نوین بلاک چین استفاده کرد. این نظامها توسط برخی از کشورها در حال اجرا است.
چین و روسیه ازجمله این کشورها هستند که تلاش بسیاری در حذف دلار از مبادلات خود دارند. تعداد پیمانهای پولی دوجانبهای که تاکنون در جهان به انعقاد رسیده است حدود ۵۴ پیمان است که ازاینبین، چین، ژاپن و کره جنوبی به ترتیب با ۳۴، ۹ و ۷ پیمان، بیشترین تعداد پیمانهای پولی را به خود اختصاص دادند.
روسیه نیز ۳ پیمان پولی را با کشورهای چین، اکراین و پاکستان منعقد کرده است. ازآنجاییکه ایران در مبادلات تجاری خود، از سیستم دلاری استفاده میکند، لازم است برای مقاومسازی اقتصاد کشور ارزهای واسط (دلار و یورو) را حذف کند. چراکه در صورت عدم حذف ارزهای واسط، این امکان برای آمریکا و اتحادیه اروپا وجود دارد که با هر بهانهای که خواستند، محدودیتهای مالی برای ایران ایجاد کنند.
بر این اساس باید به پیمانهای پولی دوجانبه و چندجانبه برای تسویه مالی توجه داشت. چنانچه که ایران با ده شریک اصلی تجاری خود این پیمان پولی را اجرایی کند ۸۰ درصد از تجارت خود را میتواند از این طریق پوشش دهد.
نقش بلاک چین
علاوه بر پیمانهای پولی که دلار را از مبادلات حذف میکنند باید به فناوری بلاک چین هم توجه داشت. بلاک چین ضمن اینکه همانند سوئیفت از ویژگیهایی چون امنیت، استاندارد، سرعت و حل اختلافات برخوردار است. در ویژگیهای رایگان بودن، نبود مشکل تحریم و عدم سوءاستفاده از دادهها نسبت به سوئیفت، بلاک چین برتری دارد.
با سیستم بانکی بلاک چین، مراودات بانکی و مالی کشورها به شکل توزیعشده، بدون دخالت و کنترل شخص ثالثی امکانپذیر میشود. بهطورکلی، اتخاذ نظامهای پولی دوجانبه و بلاک چین میتوانند وابستگی کشور را به ارزهای خاص ازجمله دلار و یورو و همچنین دیتاسنتر متمرکز کاهش دهند.
این مهم میتواند در راستای رفع مشکلات ارزی، مفید واقع شود. روی آوردن به روشهای پرداختی جدید ضمن اینکه ازلحاظ اقتصادی برای ایران اهمیت دارد. از جنبه سیاسی-امنیتی نیز میتواند مفید واقع شود.
در این رابطه میتوان به سخنرانی جیمز ریکاردز مشاور تهدیدات مالی و جنگ نامتقارن سیا، در سال ۲۰۱۲ اشاره کرد که اهرم دلار برای تحتفشار قرار دادن ایران را چنین مطرح کرد:
«در جنگ ارزی آمریکا علیه ایران در سال ۱۳۹۰، ریال ایران بیش از ۴۰ درصد ارزش خود را از دست داد و این رویه خوبی برای بی ثبات کردن یک حکومت است».
بدین ترتیب، مسیر اعتمادسازی و راستی آزمایی برای نهادهای بینالمللی که تحت نفوذ قدرتهای بزرگ هستند، نمیتواند راهحل مناسبی برای مقابله با مشکلات مبادلات بانکی کشور باشد. چراکه در این نهادها به خاطر نفوذ آمریکا، ملاحظات سیاسی بر ملاحظات فنی اولویت دارد و همچنین، ازسرگیری مجدد بحران و زیادهخواهیهای آن نهادها علیه کشور دور از انتظار نخواهد بود.
براین اساس ، ایران برای مصون ماندن از سوءاستفاده کشورهایی مثل آمریکا، از سیستم ارزی و بانکی بینالمللی، نیاز دارد تا از یکسو دلار را از مبادلات خود حذف کند و از سوی دیگر تلاش کند با ایجاد سیستم بانکی جدید، از دیتاسنتر متمرکزی که تحت کنترل غرب بهویژه آمریکا قرار دارد خارج شود.
درواقع، پیمانهای پولی دوجانبه و چندجانبه و همچنین استفاده از فناوری نوین بلاک چین میتوانند راهکارهای مناسبی برای مقابله با زیادهخواهیهای غرب و اهرم فشار ایران در برابر FATF باشند.
تهیه شده توسط وبسایت آتادکس